بهترین متخصص روانپزشک در کرج
بهترین فوق تخصص روانپزشک در کرج
بهترین متخصص روانپزشک در کرج
بهترین فوق تخصص روانپزشک در کرج
نام پزشک متخصص
تخصص پزشک
0912345678
021-1234000
www.taplo.ir

آدرس

تماس
گالری عکس

بهترین متخصص روانپزشک در کرج

بهترین متخصص روانپزشک در کرج:

بهترین دکتر روانپزشک در کرج:

در این صفحه میخواهیم به راهنمای انتخاب بهترین دکتر روانپزشک در کرج و معرفی متخصص روانپزشک در کرج بپردازیم. لطفا تا انتهای متن با ما همراه باشید.

روانپزشک:

روان پزشک دکتری است که در زمینه ی درمان بیماری های روحی روانی تخصص دارد. از آن جایی که روان پزشک مدرک پزشکی دارد و در حیطه ی روان پزشکی آموزش دیده است.

از معدود متخصصان حوزه ی روان پزشکی است که می تواند برای درمان بیماری های روحی روانی دارو تجویز کند. روان پزشک درکنار روان درمانی، مثل پزشک عمومی، معاینه ی فیزیکی و آزمایش انجام می دهد.

روان پزشک می تواند به عنوان بخشی از تیم سلامت روان اغلب با پزشک عمومی، مددکار اجتماعی، مشاور و پرستاران روان کاوی مشورت کند.

روان پزشک با روان شناس نیز همکاری می کند اما نباید این دو را با هم اشتباه گرفت. روان شناس مدرک پزشکی ندارد و (به غیر از لوئیزیانا و نیومکزیک) نمی تواند دارو تجویز کند.

به علاوه، روان پزشک راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روان (DSM 5) را که توسط موسسه ی روان پزشکی آمریکا طرح شده دستور کار قرار می دهد درحالی که روان شناس اغلب به DSM 5 ارجاع می دهد و روی آزمایشات استاندارد روان شناختی، مانند پرسش نامه ی شخصیتی چندمحوری مینه سوتا و تست رورشاخ، تکیه دارد.

روان پزشک برای تعیین این نکته که آیا علائم فرد روان پزشکی است یا نتیجه ی بیماری فیزیکی یا ترکیبی از این دو، از روش های مختلفی استفاده می کند؛ بنابراین، لازم است روان پزشک اطلاعات جامعی در زمینه ی پزشکی عمومی، روان شناسی، عصب شناسی، زیست، بیوشیمی و داروشناسی داشته باشد.

شاید روان پزشک بیشتر از هر پزشک دیگری در زمینه ی ارتباط بین بیمار و پزشک مهارت دارد و آموزش دیده تا از روان درمانی و سایر روش های ارتباط درمانی برای تشخیص و کنترل موثر بیماری های روحی روانی بهره بگیرد. ممکن است درمان به صورت سرپایی یا بستری شدن در بیمارستان روان پزشکی انجام شود.

محدوده ی انواع اختلالات روانی گسترده است و به طور کلی می توان آن را به صورت زیر خلاصه کرد:

اختلالات اضطراب شامل اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال وسواس فکری عملی (OCD)، اختلال هراس (PD)، فوبیا و اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) اختلالات شخصیت شامل اختلال شخصیت مرزی (BPD)، اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، اختلال شخصیت وسواس فکری عملی (OCPD) و اختلال شخصیت پارانوید (PPD) اختلال روانی شامل روان پریشی دوقطبی، شیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنی عاطفی و اختلال روان پریشی در اثر مصرف مواد (SIPD) اختلال یادگیری خاص شامل اختلال کم توجهی و بیش فعالی (ADHD) و خوانش پریشی

تخصص اعصاب و روان:

روان پزشکی جایی میان روان شناسی (مطالعه ی ذهن و رفتار) و عصب شناسی (مطالعه ی مغز و سیستم عصبی) قرار می گیرد.

روان پزشک علائم بیماری روانی را به دو طریق تشخیص می دهد:

ارزیابی تاثیر بیماری، آسیب فیزیکی یا مصرف مواد روی وضعیت روانی و رفتار فردبررسی علائم با درنظر گرفتن سابقه ی زندگی فرد و یا شرایط و رخدادهای بیرونی (مانند آسیب روحی یا خشونت)

روان پزشک در رویکردی که تحت عنوان مدل زیستی روانی اجتماعی شناخته می شود، باید از چند ابزار برای تشخیص و انتخاب روش درمان مناسب بهره بگیرد.

معاینه ی وضعیت روانی:

معاینات وضعیت روانی (MSE) بخش مهمی از ارزیابی بالینی بیماری روان پزشکی را به خود اختصاص می دهد. روان پزشک در این روش نظام مند از منظر پردازش رویکرد، رفتار، شناخت، داوری، خلق وخو، درک و افکار بیمار دست به مشاهده و ارزیابی عملکرد روان شناختی او می زند.

روان پزشک بسته به بیماری مفروض از آزمایشات مختلف روان شناختی استفاده می کند تا وجود علائم و شدت آن را تعیین کند. سپس طبق نتایج به DSM 5 مراجعه می کند تا ببیند آیا این علائم معیارهای مورد نیاز برای تشخیص یک اختلال روانی را در خود دارد یا خیر.

ازجمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تست اضطراب شامل پرسشنامه ی اضطراب و مقیاس اضطراب اجتماعی، افسردگی مثل مقیاس درجه بندی افسردگی، اختلال خوردن مثل ارزیابی رفتار غذاخوری، اعتیاد غذایی، اختلال خلق وخو من و مقیاس خودسنجی، اختلال شخصیت مانند مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون تست روان پریشی مانند مقیاس ارزیابی علائم منفی و مقیاس ارزیابی علائم مثبت.

روانپزشکی شاخه‌ای از پزشکی است که علاوه بر رسیدگی به علت‌‎شناسی، علامت‌شناسی، طبقه‌بندی، تشخیص و پیش‌آگهی بیماری‌های روانی، به پیش‌‌گیری و درمان آنها نیز می‌پردازد. منظور از بیماری‌های روانی آن چیزی نیست که بسیاری از مردم می‌پندارند.

بسیاری از افراد تنها بیماری‌های بسیار شدید و زایل‌کننده عقل را بیماری روانی می‌دانند و به این دلیل از مراجعه به روانپزشک سر باز می‌زنند. این در حالی است که گستره این بیماری‌ها بسیار بیش از آن است، به گونه‌ای که در بسیاری از جوامع از جمله ایران، از هر چهار یا پنج نفر یکی در طول عمر خود دست‌کم یکی از اختلالات روانپزشکی را تجربه کرده است.

برخی از مردم نیز تصور می‌کنند که روانپزشکان به همه مراجعان خود دارو تجویز می‌کنند و به این دلیل از این پزشکان دوری می‌کنند. واقعیت آن است که روانپزشکان بر اساس تشخیص نوع مشکل یا بیماری ممکن است تصمیم به درمان با دارو، روان‌درمانی یا هردو بگیرند و یا به انجام مشاوره یا ارائه توصیه‌ها یا آموزش اکتفا کنند. در موارد ویژه‌ای نیز از ابزارهایی برای درمان بهره می‌گیرند.

اختلالات روانپزشکی به طور عمده ممکن است در هر یک از موارد روحیه، رفتار، تفکر، خواب، اشتها و مسایل جنسی تأثیرگذار باشد و یک فرد ممکن است به دلیل بروز تغییر در هر یک از این موارد، نیازمند بررسی تشخیصی توسط روانپزشک شود.

این اختلالات از خفیف تا شدید متغیرند و محدود به سن خاصی نیستند. با این حال حتی در موارد به ظاهر خفیف، می‌توانند رنج و دشواری‌های زیادی ایجاد کنند و عدم رسیدگی به آنها ممکن است به طولانی‌شدن مسئله و دشواری بیشتر درمان آن بیانجامد.

چند مثال از مواردی که ممکن است نیاز به مراجعه به روانپزشک وجود داشته باشد، موضوع را روشن‌تر می‌کند:

  1. فردی که پس از چند ماه از درگذشت یکی از نزدیکان خود، هنوز با فقدان او کنار نیامده و اغلب در ناراحتی به سر می‌برد.
  2. کسی که همه افراد خانواده‌اش او را بسیار وسواسی در نظافت منزل می‌دانند، ولی خود او با وجود وقت زیادی که صرف نظافت می‌کند وجود وسواس را قبول ندارد.
  3. فردی که به دلیل کم‌خوابی اغلب از داروهای مختلف خواب‌آور مصرف می‌کند و هرگز دلیل زیربنایی کم‌خوابی خود را با مراجعه به پزشک ارزیابی نکرده است.
  4. کسی که به دلیل چاقی اغلب به رژیم‌های غذایی رو می‌آورد اما در کم‌کردن وزن موفق نیست.
  5. فردی که بدون دلیلی کافی یا منطقی به همسر یا خانواده‌اش بی‌اعتماد است.
  6. کسی که بسیار عجول و کم صبر است، به شکلی که اغلب وسط حرف دیگران می‌پرد و در زندگی نیز توان برنامه‌ریزی درازمدت ندارد.
  7. کسی که به قدری پایبند مقررات و وظایفش است که دیگران او را غیرقابل تحمل برای معاشرت می‌دانند.
  8. فردی که در برخورد با دیگران تندخوست و رفتارش مایه آزار اعضای خانواده است.
  9. کسی که زخم معده دارد و با درمان‌های مرسوم بهبودی نیافته و با کوچکترین تنشی علایم زخم تشدید می‌شود.
  10. فردی که با وجود مصرف منظم چند داروی ضد فشارخون هنوز دچار زیادی فشار خون است.

بیماری‌های روانپزشکی مجموعه بزرگی از بیماری‌ها هستند که باعث رنج و افت عملکرد شغلی، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی افراد می‌شوند.

می‌توان آنها را در گروه‌های زیر طبقه‌بندی کرد:

اختلالات اضطرابی: 

بیماری‌هایی است که خود را با دلشوره و اضطراب شدید و آزاردهنده در مورد موضوعات مختلف نشان می‌دهد؛ مانند بیماری وسواسی- اجباری، هراس از جمع، اضطراب فراگیر، اضطراب به دنبال اتفاقات بسیار ناگوار و….

اختلالات خُلق:

که خود را با افسردگی و غمگینی شدید و نااُمیدی، یا با تحریک‌پذیری و پرخاشگری‌های طولانی و دوره‌ای و یا به شکل‌هایی دیگر نشان می‌دهد.

اختلالات شبه‌جسمی:

شامل انواع بیماری‌هایی است که خود را با علایم جسمانی بیماری‌های غیر روانپزشکی نشان می‌دهد، ولی در بررسی‌های مکرر، علتی برای آنها یافت نمی‌شود؛ مانند دردهای بی‌علت، علایم گوارشی بدون علت واضح و….

اختلالات مصرف مواد:

که شامل انواع اعتیاد و وابستگی به مواد است. حتی مواردی چون وابستگی به اینترنت را هم می‌توان در این گروه قرار داد.

اختلالات شناخت:

شامل بیماری‌هایی است که باعث نقص حافظه، توجه و تمرکز فرد می‌شود؛ مانند زوال عقل (دمانس) و انواع بیماری‌هایی که خود را با فراموشی نشان می‌دهد.

اختلالات جنسی:

شامل انواع اختلالات در حیطه کاهش میل جنسی، اختلال در عملکرد معمولی دستگاه تناسلی در حین رابطه جنسی، مشکل در ارضای جنسی و مشکلات مربوط به بعد از رابطه جنسی مانند سردرد و افسردگی است.

اختلالات خواب:

شامل مجموعه بزرگی از اختلالات است که از انواع بی‌خوابی، مشکلات تنفسی حین خواب، کابوسها و مشکلات رفتاری حین خواب تا اختلالات خواب افراد با انواع کارهای شیفتی، پرخوابی و فلج خواب را در بر می‌گیرد.

 و بسیاری اختلالات دیگر.

تفاوت روانشناس، مشاور و روانپزشک:

برخی از مردم گاهى روانپزشک را با روانکاو و روان شناس و یا مشاور اشتباه می گیرند. از نظر تحصیلی و فرایند آموزشی روان‌پزشک پیش از روانپزشک شدن باید از دانشکده پزشکى فارغ‌التحصیل شده و مدرک دکتری عمومی اخذ نموده و سپس آموزش بیماری های روانی را دیده و متخصص روانپزشک شود اما روانشناس و مشاور در رشته روانشناسی ابتدا نسبت به دریافت مدرک کارشناسی و سپس در مراحل بعدی کارشناسی ارشد و یا دکتری اقدام می کنند.

 وقتی یک فرد با مشکلی برخورد می‌کند (مثلا یک مشکل تربیتی با فرزندش) ابتدا از یک دوست یا بزرگ‌تر نظرخواهی می‌کند و آن دوست بر اساس تجربه‌های محدودش نقطه نظراتی را مطرح می‌کند که می‌تواند مفید باشد یا نباشد. پس از آن، اگر فرد از آگاهی و بینش بهتری برخوردار باشد، به جای رفتن سراغ اعمال مضحک (مثل کف‌بینی و طالع‌بینی) سراغ اهل‌ فن می‌رود و مثلا سعی می‌کند با خواندن کتاب یا مقاله، مشکلاتش را حل کند. به طور مثال، در زمینه تربیت کودکان کتابی مطالعه می‌کند؛ و البته معمولا آن کتاب، کامل نیست و به طور اختصاصی برای ما تدوین نشده. در گام بعدی، فرد با یک مشاور تماس می‌گیرد

البته مشاوره تلفنی می‌تواند راهکار مفیدی باشد ولی چون تماس چهره به چهره وجود ندارد، احساس خوبی نیز تجربه نمی‌شود و معمولا کلی‌گویی‌هایی صورت می‌گیرد. از این‌رو فرد، قدم بعدی را برای رفتن نزد یک مشاور برخواهد داشت. مشاور هم سعی می‌کند راهکارهایی ارایه دهد و در صورتی که مشکل همچنان باقی بود فرد باید از یک روان‌شناس بهره بگیرید تا با بررسی مسایل و مشکلات و توانایی‌های منحصر به فرد او کاری ‌کند که بتواند راه‌ ساده‌‌ای را در زندگی‌ انتخاب کند.

حال پس از بررسی‌های همه ‌جانبه روان‌شناسی و ارایه راهکار‌های مناسب فرد متوجه شود که جایی از مغزش دچار مشکل شده‌ است. حالا باید نزد روان‌پزشک رفته تا با دریافت داروهای خاصی تنظیم هورمونی وضعیت عادی خود را به دست آورد و یا از یک متخصص مغز و اعصاب بخواهد او را معاینه کرده و در صورت لزوم، عمل جراحی انجام دهد تا فرد بتواند دوباره به روان‌شناس خود مراجعه کند.

دانش و مهارت های مورد نیاز، علاقه زیاد به دیگران و حل مشکلات آنها زیرا در صورت عدم علاقه مندی روانپزشک به انسان ها نمی تواند شنونده خوبی برای آنها بوده و با ثبات عاطفی زیرا بسیاری از مراجعین روانپزشکان دچار اختلالات روحی و روانی هستند و از مشکلات روحی رنج می برند و نیاز است روانپزشک از ثبات روحی بالایی برخوردار باشد تا بتواند به دور از احساسات تصمیمی منطقی اتخاد نماید.

داشتن صبر و حوصله برای گوش کردن به صحبت های بیماران و آرامش دادن به آنها رازداری زیرا گاهی اوقات بیماران مجبور می شوند برای مداوا خصوصی ترین مسایل زندگی خود را با روانپزشک درمیان گذارند و در صورت عدم اطمینان از رازداری پزشک خود عمل تشخیص و درمان با موفقیت انجام نخواهد شد.

مهارت های ارتباطی عالی به منظور تأثیر گذاری بر بیماران، مهارت شنیداری و گفتاری خوب، قدرت تصمیم گیری به منظور اتخاذ تصمیم مناسب و صحیح به دور از احساسات و مسایل غیر تخصصی، توان حل مساله برای حل مسایل و مشکلات بیماران

تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل روانپزشکی:

فارغ التحصیلان رشته پزشکی که دوره تخصصی روانپزشکی را گذرانده اند، می توانند وارد این شغل شوند.

 در این‌جا نشان‌دادن اهمیت تشخیص در فرآیند درمان و بیان بعضی از پیچیدگی‌های فرآیند تشخیص به ارزیابی بهتر موضوع کمک کند. مهم‌‏ترین چیزی که نوع درمان مطلوب را تعیین می‏‌کند، تشخیص است نه گرایش بیمار به یک شیوه خاص درمان. گرایش بیمار به داروخوردن یا دارونخوردن یا تمایل او به سایر روش‌های درمانی، در مرحله‏ بعدی اهمیت است.

توجه کنید که صحبت از انتخاب درمان مطلوب از نظر اثربخشی است، ولی مسلم است که در عمل روشی اجرا می‌شود که با توافق مراجع انتخاب شده باشد. این تشخیص است که راهنمای انتخاب مؤثرترین روش درمان است. مثلاً در فوبیای اجتماعی (جمع‌‏هراسی)، در کل نوعی از سایکوتراپی (روان‏‌درمانی) مؤثرتر است و دارو در وهله دوم قرار دارد. اگر هم مراجع بگوید که فقط می‏‌خواهم دارو بخورم، وظیفه روانپزشک است که میزان اثربخشی آن را توضیح دهد و بیمار را از مؤثرترین درمان‌های موجود آگاه کند.

از طرف دیگر یک افسردگی جدی که با قصد خودکشی همراه شده را نمی‏‌توان بدون درمان دارویی رها کرد و احتمال اقدام به خودکشی را نادیده گرفت، در حالی‏ که نیاز به یک درمان جدی و فوری وجود دارد و شاید بستری‌کردن بیمار یا استفاده از الکتروشوک لازم شود.

در مواردی هم برتری روش دارویی یا روان‌درمانی بر یکدیگر زیاد روشن نیست و بر اساس چنینی تشخیصی، گرایش مراجع به یک شیوه درمان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. مثلاً یک بیمار مبتلا به اختلال وسواس با شدت متوسط که خیلی فرقی نمی‏‌کند درمان را با دارو شروع کنید یا با رفتاردرمانی یا روان‏‌درمانی‏‌های دیگر. هرچند شاید بهترین راه این باشد که از درمان ترکیبی استفاده شود، ولی در این‏جا گرایش مراجع تعیین‌کننده است.

بنابراین نوع تخصص فردی که در حال ارزیابی مراجع است – روانشناسی یا روانپزشکی یا پزشکی عمومی – تعیین‌کننده مناسب‌ترین شیوه درمان نیست بلکه مهم تشخیص است. کسی باید تشخیص را تعیین کند که اولاً اطلاعات پزشکی داشته باشد، چون باید ببیند آیا مشکل، طبی است یا نه.

مثلاً آیا یک بیماری مغزی باعث علائم بیمار شده است یا نه. یا ممکن است فرد داروهایی مصرف می‏‌کند که این مشکل به دلیل مصرف آن داروها بروز کرده است. شاید هم مثلاً ترکیبی از بیماری طبی، عوارض دارویی که مصرف می‏‌شود و یک بیماری روانپزشکی، تابلوی خاصی را به‌وجود آورده که باید دید چه تبیینی برای این تابلوی بالینی مناسب‌تر است.

نکته‏ دیگر این که منظور از تشخیص، تنها شناسایی علامت‌ها (symptoms) و ‏ نشانه‏‌ها (signs) نیست. باید مجموعه‌ای از آنها در قالب یک نشانگان (syndrome) نیز شناسایی شود. ممکن است فردی که اطلاعات کافی ندارد، چند نشانه مثل اضطراب، خلق افسرده، وسواس و تحریک‏‌پذیری را شناسایی کند، ولی پس از‌ آن باید سندرم یا سندرم‌های مرتبطی را که به بهترین شکل وضعیت بالینی آن بیمار خاص را نشان می‌دهند تشخیص دهد.

نشانه‌هایی را که به‌عنوان نمونه نام بردم مختص یک اختلال نیستند و در اختلالات و بیماری‌های زیادی دیده می‌‏شوند. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که چند بیماری با هم وجود دارد و نمی‌‏دانیم هریک از این نشانه‌ها مربوط به کدام بیماری است. گذشته از این، شناسایی سندرم هم کافی نیست. فرض کنید سندرمی شامل یک سری نشانه مثل تکانشگری، تغییر خلق، ناسازگاری با خانواده و … در مراجعی وجود دارد.

این مجموعه نشانه‌ها می‌تواند در اختلال شخصیت مرزی، در اختلال دوقطبی، در همبودی آن دو و یا در سایر اختلالات روانپزشکی مانند اختلال افسردگی اساسی دیده شود.

این که این سندرم مربوط به یک اختلال خلقی است، یک اختلال شخصیتی است، مربوط به همبودی آنهاست و یا به اختلالی دیگر یا همبودی چند اختلال دیگر روانپزشکی یا بیماری طبی مربوط است، یک بحث تشخیصی تخصصی را تشکیل می‏‌دهد و شناسایی آن سندرم تنها مقدمه‌ای است بر این بحث.

حتی گاهی علائمی از بیماری‏های مختلف، وقتی به دلیل هم‌وقوعی آن بیماری‌ها به طور اتفاقی کنار هم قرار می‏‌گیرند، به ظاهر سندرمی می‏‌سازند که به‌نظر می‌رسد مربوط به اختلال روانپزشکی خاصی است، در حالی که در واقع بر حسب اتفاق این علائم با هم بروز کرده‌اند و نه برحسب زمینه‌ای مشترک. پس برای تشخیص هم اطلاعات روانپزشکی لازم است، هم تجربه و تبحر و هم اطلاعات پزشکی عمومی.

برای تشخیص، گذشته از لزوم آشنایی با بیماری‏های روانی ناشی از بیماری‌‏های طبی، لازم است که فرد هم با اختلالات نوروتیک (روان‏‌رنجوری) آشنایی داشته باشد و هم با اختلالات سایکوتیک (روان‏‌پریشی).

گاهی دانشجویان روانشناسی درباره‏ اختلالات سایکوتیک به قدر کافی آموزش ندیده‏‌اند؛ یعنی بیشتر بیماران سرپایی را دیده‌اند و در بیمارستان‏‌های روانی و با بیماری‌های مزمن تجربه زیادی ندارند. مثلاً با اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنیا کمتر آشنایی دارند تا با اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی ماژور.

از آن‏جا که خیلی وقت‌‏ها نشانه‌های سایکوتیک و نوروتیک مرز آن‏‌چنان مشخصی ندارند، افراد دارای مدرک تحصیلی روانشناسی در رده‌های پایین‌تر یا بدون تجربه کافی، نمی‏‌توانند با محدودکردن ظاهری کارشان بر روی افراد نوروتیک، دانش یا تجربه ناکافی خود در مورد بیماران سایکوتیک را پوشش دهند.

در مجموع، تشخیص امری پیچیده‏ است که مهم‏ترین رکن تعیین‏‌کننده‏ شیوه درمان محسوب می‌شود و در یک سیستم درمانی که به صورت یک تیم شامل روانپزشک، روانشناس، مددکار اجتماعی و کاردرمان‏گر است، روانپزشک کسی است که تشخیص می‏‌دهد و بعد از تشخیص، به کمک بقیه یا با ارجاع به آنها درمان را پیش می‌برد.

روانپزشک عالی دارای این ویژگی ها است:

  1. در یک زمان مناسب و کافی سوالات هدفمند را از بیمار خود می پرسد و قادر است با حداقل زمان، تشخیص و برنامه درمان را فراهم کند.
  2. به نگرانی های بیمار احترام می گذارد و به احساسات آن ها اهمیت می دهد.
  3. درک خوبی از داروها و بی خطر بودن و اثربخشی خوب آنها دارد.
  4. اگر بعد از آزمایش معقول دارو اثربخش نبود آن را متوقف می کند.
  5. اگر دارو عوارض جانبی داشته باشد احترام به خواسته بیمار می گذارد، دوز آن را کاهش داده یا دارو را تغییر می دهد. البته زمانی که این کار معقول و مناسب است (گاهی اوقات، اما نه همیشه).
  6. آگاهی لازم از احتمال اینکه خطر دارو ممکن است از مزایای آن بیشتر باشد را دارد.
  7. در صورت لزوم با پزشکان و درمانگران دیگر ارتباط برقرار می کند.
  8. سلامت روانی خود روانپزشک: آنها قادرند خشم خود را کنترل کنند و جلسات درمان را ادامه دهند.
  9. برپایی جلسات درمانی و تجویز دارو تا پایان درمان بیمار.
  10. اگر به دنبال یک روانپزشک خوب هستید تمام ویژگی هایی که مطرح شد را می توانید مد نظر قرار دهید و یا قبل نوبت دهی به بررسی شرایط یا ویژگی های درمانگرتان بپردازید.

سوالاتی که ممکن است از روانپزشک خود بپرسید:

  • آیا شما روان درمانی انجام می دهید؟ نظر شما در مورد دوقطبی و روان درمانی چیست؟
  • نظر شما در مورد درمان های مکمل و رواندرمانی چیست؟
  • دوره درمان شما چگونه است؟
  • چند وقت یکبار برای ادامه درمان باید مراجعه کنم؟

علاوه بر اینها ممکن است سوالاتی دیگر در مورد داروهای خاص، درمان ها و چیزهایی دیگر که راجع به آنها چیزهایی می دانیم بپرسیم. در واقع این سوالات برای روشن کردن مشکلات مربوط به شما است. این موضوع قضاوت کردن درمانگر نیست. سعی کنید از درمانگرتان نترسید زیرا او یک روانپزشک است. اولین گام برای پیدا کردن یک روانپزشک خوب توجه به سابقه پژوهشی او است.

اما آنچه که حائز اهمیت است این است که قبل از رفتن به مطب روانپزشک خود اطلاعاتی را در مورد روانپزشک خود کسب کنید که این اطلاعات قبل از رفتن شما پیش روانپزشکتان به شما کمک می کنند.

بهترین متخصص روانپزشک در کرج

همانطور که مطالعه نمودید؛ با توجه به مطالب گفته شده تشخیص بهترین فوق تخصص روانپزشک در کرج بسیار حائز اهمیت است.

اگر به دنبال متخصص کایروپراکتیک هستید؛ شما را دعوت به مطالعه‌ی صفحه بهترین متخصص کایروپراکتیک در کرج می‌کنیم.

سوالات متداول
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطر آنچنان که لازم است.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطر آنچنان که لازم است.
کلمات کلیدی:

بهترین متخصص روانپزشک در کرج، بهترین فوق تخصص روانپزشک در کرج، بهترین دکتر روانپزشک در کرج، بهترین دکتر فوق تخصص روانپزشک در کرج کیست؟، برد اختصاصی، لیست فوق تخصص روانپزشک، لیست متخصص روانپزشک در کرج